1399-07-23 نوشته : محمد کریمی
بررسی اهمیت مدیریت آموزش در مراکز آموزشی
مدیریت آموزشی نوعی از مدیریت است که در مراکز آموزشی اجرا می شود. مدیریت در مفهوم کلی و عام، از دیدگاههای متفاوتی تعریف شده است. به عبارتی مدیر هماهنگکننده و کنترلکننده فعالیتهای دستهجمعی برای رسیدن به هدف مطلوب سازمان با حداکثر کارآیی است. در تعریف جامع ، مدیریت را هماهنگی منابع انسانی و مادی در جهت تحقق هدفهای سازمانی گفتهاند. میتوان گفت مدیریت ، فعالیتی است منظم، در جهت تحقق اهداف معین که از طریق ایجاد روابط میان منابع موجود ، انجام دادن کار با مشارکت افراد دیگر و شرکت فعال در تصمیمگیری صورت میگیرد. بهبیاندیگر، منظور اصلی مدیریت در هر سازمانی، هماهنگسازی کوششهای افراد و استفاده از منابع دیگر برای تحقق هدفهای سازمان است. در مؤسسات آموزشی این اهداف مربوط به امور آموزش و پرورش و پیشبرد یادگیری و وظیفه مدیریت آموزشی است و امروزه از ابزار های بروزی مانند نرم افزار آموزش مجازی بهره می برند.
اهداف سیستم مدیریت آموزشی
در هر جامعه ای پرورش نیروهای فرهیخته منطبق با ارزش های اجتماعی ، فرهنگی ، دینی و سیاسی جزء اهداف کلی آموزش و پرورش می باشد. به منظور دستیابی به اهداف و توانایی های مدیریت آموزشی از روش های متنوعی یاری می گیرند.
هدف کلی آموزش و پرورش در هر جامعهای این است که هر فرد را طبق الگوی ارزشهای فرهنگی ، سیاسی، دینی و اجتماعی خود تربیت کرده و انسانی متناسب تحویل جامعه دهد. اهداف آموزش و پرورش سه نقش مهم در مدیریت آموزشی ایفا میکنند : اولاً به فرایند آموزش و پرورش جهت میدهند ، ثانیاً انگیزه حرکت و فعالیت را به وجود میآورند ، ثالثاً ملاکهای کنترل و ارزشیابی فعالیتهای آموزشی را ایجاد مینمایند.
مدیریت آموزشی ، باید قبل از هر چیز اهداف مرکز آموزشی را بهخوبی شناخته و آنها را مورد بررسی قرار دهد و بهکار بندد که برخی از آنها عبارتاند از:
1- کمک به افراد سازمان آموزشی برای رسیدن به اهداف مراکز آموزشی
2- راهنمایی اعضای سازمان برای تشخیص و درک بهتر هدفها
3- راهنمایی ، همکاری ، کمک ، تقویت و حمایت از اعضای سازمان آموزشی
4- مشارکت افراد در تصمیمگیری و تبادلنظر آنها و ایجاد مسئولیتهای مشترک در سازمان آموزشی
5- ایجاد روابط انسانی مطلوب و احترام متقابل بین مدیر و اعضای سازمان آموزشی
6- شناخت نیازها و حل مشکلات دانشآموزان بهمنظور دستیابی به اهداف آموزشی
7- توجه به تفاوتهای فردی و کمک به کشف و بروز استعدادهای دانشآموزان
8- کمک و یاری به بهبود و اصلاح فرآیند مرکز آموزشی
9- فراهم نمودن امکانات و زمینه مساعد برای بروز خلاقیت و ابتکار ، بهمنظور رشد و بلوغ فکری اعضای سازمان
10- ایجاد هماهنگی بین منابع و فعالیتهای سازمان آموزش
11- رسیدن به اهداف کلی تعلیم و تربیت با استعانت از سیستم مدیریت آموزشی
12- تشخیص نیازها و حل مشکلات دانشپذیران برای دستیابی به اهداف از طریق پرتال آموزش مجازی
13-ایجاد زمینههای مدیریت مشارکتی در سازمان آموزشی از طریق مشورت و تبادل نظر و بوجود آوردن احساس مسئولیت مشترک با جلسات تحت وب
14-شناساندن و تفهیم هدفهای تعلیم و تربیت به مدرسان و کارکنان مراکز و موسسات آموزشی با آموزش مجازی
15- ایجاد زمینه کشف و بروز استعدادهای فراگیران از طریق سیستم مدیریت یادگیری
16-اصلاح و بهبود جریان آموزش و پرورش از طریق آموزش آنلاین
17- برقراری ، حفظ و گسترش روابط انسانی مطلوب و احترام متقابل در مرکز آموزشی از طریق آموزش Online
18- فراهم کردن زمینهی بروز ابتکار و خلاقیت و رشد اعضای سازمان آموزشی به کمک سامانه مدیریت یادگیری الکترونیکی
19- برقراری هماهنگی بین منابع و فعالیتهای مختلف سازمان آموزشی به کمک سامانه مدیریت آموزش الکترونیکی
مهارتهای سهگانه سیستم مدیریت آموزشی
رابرت کاتز، مهارتهای مورد نیاز مدیران را بهصورت فنی ، انسانی و ادراکی طبقهبندی کرده است. مهارت ، به تواناییهای قابل پرورش شخص که در عملکرد و ایفای وظایف منعکس میشود ، اشاره میکند. منظور از مهارت ، توانایی بهکار بردن مؤثر دانش و تجربه شخصی است.
1 -مهارت فنی
مهارت فنی یعنی دانایی و توانایی در انجام وظایف خاص که لازمه آن ورزیدگی در کاربرد فنون و ابزار ویژه و شایستگی عملی در رفتار و فعالیت است. مهارت فنی از طریق تحصیل ، کارورزی و تجربه حاصل میشود. مدیران، معمولاً این مهارتها را طی دورههای کارآموزی فرامیگیرند. این مهارتها نظیر دانش ، روشهای برنامهریزی ، بودجهبندی ، کنترل ، حسابداری ، امور مالی ، کارگزینی و غیره هستند. ویژگی بارز این مهارت این است که به بالاترین درجه شایستگی و خبرگی در آن میتوان دست یافت.
2 -مهارت انسانی
منظور از مهارت انسانی دارا بودن توانایی و قدرت کار کردن با مردم ، در انجام کار بهوسیله آنان است. در این نوع از مهارت ، مدیران قادرند انگیزههای کارکنان را دریابند و از محرکها و نیازهای آنان در رهبری مؤثر بهره گیرند. مهارت انسانی بهآسانی قابل حصول نیست و روشهای مشخصی ندارد اما امروزه روانشناسی اجتماعی و مردمشناسی ، زمینه دستیابی به این مهارت را فراهم مینمایند.
3 -مهارت ادراکی
مهارت ادراکی یعنی توانایی درک پیچیدگیهای کل سازمان و تصور همه عناصر و اجزای تشکیلدهنده کار و فعالیت سازمانی بهصورت یک واحد در سیستم. بهعبارتدیگر، توانایی درک و تشخیص اینکه کارکردهای گوناگون سازمان به یکدیگر وابسته هستند و تغییر در هر یک از بخشها ، الزاماً بخشهای دیگر را تحت تأثیر قرار میدهد. مدیران واجد این مهارت قادرند به دریافت اطلاعات و تحلیل مسائل سازمان پرداخته و با توجه به اهداف سازمان به تهیه طرحها و ارائه راهحلها بپردازند.